سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حمد تنهایی

ارسال شده توسط Mohsen Qassemi در 91/5/21:: 2:35 صبح


Ode on Solitude

Happy the man, whose wish and care
A few paternal acres bound,
Content to breathe his native air,
In his own ground.

Whose heards with milk, whose fields with bread,
Whose flocks supply him with attire,
Whose trees in summer yield him shade,
In winter fire.

Blest! who can unconcern"dly find
Hours, days, and years slide soft away,
In health of body, peace of mind,
Quiet by day,

Sound sleep by night; study and ease
Together mix"d; sweet recreation,
And innocence, which most does please,
With meditation.

Thus let me live, unseen, unknown;
Thus unlamented let me dye;
Steal from the world, and not a stone
Tell where I lye.

Alexander Pope

حمد تنهایی

الکساندر پوپ

ت محسن قاسمی

خوش آن مردی که دلخوشی و غم و همّش،

همه بسته به چند پاره زمین پدریست؛

که فرو برد به عافیت نفسی،

در خاک خویش و از هوای وطنی.

رمه اش او را شیر، مزرعش او را نان،

گله اش او را جامه دهند؛

درختانش او را سایه دهند به تابستان، به زمستانش آتش.

خوشبخت آنکه بی غم، با تنِ درست، قرارِ خاطر،

ساعت ها، روزها و سالیانش، نرم گذر می کنند؛

به روز، آرام

 به شب در خواب، سنگین؛ کتاب و دفتر و راحتی

 هر دو با هم؛ سرگرمی شیرین؛

و لذتِ بی همانند معصومیت، با اندیشه با هم.


پس بگذار بی نام و بی نشان زندگی کنم؛

درگذرم بی آنکه زاری کند کسی برای من.

وز این دنیا بی آنکه ریگی ببرم،

برگو که کجا باید بیآرمم.





بازدید امروز: 10 ، بازدید دیروز: 3 ، کل بازدیدها: 19781
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ